ادامه تابستان
پسرکم این اواخر طوطی شدی هر چی میگیم زودی تکرار میکنی و چون هر کلمه و هر چیزی رو همراه با کلمه انگلیسی اش میگم کلی لغت انگلیسی بلدی.الانم درگیر رنگهایی green, red, black , yellow،blue,pinkرو اسما میدونی ولی شانسی میگی. فکر کنم هنوز تشخیص کاملش زوده برا سنت.
یه روز که آرینا اومده بود خونمون به تقلید از آرینا گاهی وقتی میخوای خودتو برام لوس کنی با ادا میگی "خ____له م_____ریم ".
یه خاطره شیرین:یه روز که دوتایی رفته بودیم مهمونی انقدر داد و بیداد کردی و در در گفتی که مجبور شدیم بیایم خونمون من باهات قهر کردم رو مبل نشسته بودم و محلت نمیذاشتم انقدر اومدی مریم مریم مامان مامان صدا زدی و بوسیدیم باز محلت نذاشتم رفتی رو بالش دراز کشیدی و چند دیقه بعد برگشتی گفتی "Mama I love you" . گاهی که دعوات میکنم با گریه میری در اتاق رو میبندی و نبسته بابات رو صدا میزنی که بیاد منت کشیت. خیییییلی شیطون و لجباز شدی بدجور انرژی از آدم میگیری. گاهی یه ظرفی یا ماشینی میبینی هوس می کنی آب بازی کنی "جیش یا آب بازی " میگی تا ببرمت دستشویی. از خواب بیدار نشده در در میخوای.خلاصه باید کلی برات وقت بذارم تا حوصله ات سر نره.
یه روز که حوصله ات سر رفته بود میبردمت کوچه که بالشتم ور داشتی و گذاشتی وسط کوچه و ...!!!!!
پشت خونه مون یه خونه رو تخریب کردن و پاتوقی شده برا خاک بازی پسرهای محله و شمام که این اواخر از بس حوصله ات سر میره عضو ثابت پسرهای محله شدی